فهرست مطالب

مجله تحقیقات دام و طیور
سال سوم شماره 2 (1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/08/20
  • تعداد عناوین: 7
|
  • یدالله بدخشان صفحه 1
    در این آزمایش 20 راس میش آبستن به صورت هفتگی از 6 هفته قبل از زایمان مورد خون گیری قرار گرفتند. فراسنجه های مربوط به بتاهیدروکسی بوتیرات، گلوکز، اوره، اسیدهای چرب غیراستریفیه، تری گلیسرید، کلسترول، آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوتراسفراز خون اندازه گیری شد. پس از زایمان، براساس علائم بالینی میش ها به دو گروه سالم و دچار مسمویت آبستنی تقسیم شدند. آنزیم های آمینوترانسفراز و کلسترول تفاوتی بین دو گروه نشان نداد. بتاهیدروکسی بوتیرات، گلوکز، اوره، اسیدهای چرب غیراستریفیه تفاوت معنا داری در بین دو گروه داشت (0001/0P<). غلظت اوره و تری گلیسرید، گلوکز دو هفته قبل از زایمان به ترتیب افزایش و کاهش معنی داری در میش های مبتلا نشان داد. اسیدهای چرب غیراستریفیه و بتاهیدروکسی بوتیرات خون میش های مبتلا به مسمویت آبستنی در هفته های 19 و 20 آبستنی بالا و در دو هفته مانده به زایمان کاهش نشان داد. بطورکلی میش های مبتلا در یک ماه مانده به زایمان، از فرایند لیپولیز (افزایش غلظت اسیدهای چرب غیراستریفیه) و در دو هفته پایانی آبستنی از گلوکونئوژنز (افزایش غلظت اوره خون) برای تامین انرژی استفاده می کنند.
    کلیدواژگان: گوسفند، اواخر آبستنی، مسمویت آبستنی، متابولیسم، متابولیت های خون
  • سودابه پرهیزکار، عبدالرضا کامیاب، سید رضامیرایی آشتیانی صفحه 11

    هدف از این پژوهش مقایسه ی انواع روش های استفاده از آنزیم و بررسی اثر آن ها بر عملکرد طیور، خصوصیات لاشه، درصد تلفات و رطوبت بستر بود. تعداد 750 قطعه جوجه گوشتی سویه راس 308 مخلوط دو جنس نر و ماده در 6 تیمار آزمایشی قرار گرفتند. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تکرار و 25 قطعه جوجه گوشتی در هر تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1)جیره شاهد بر پایه ی ذرت-سویا، بدون مولتی آنزیم و 5 تیمار باقیمانده بر پایه ی گندم و جو بود و فقط نحوه ی مصرف مولتی آنزیم در آنها تفاوت داشت؛ 2) استفاده از آنزیم به صورت یک روز در میان 3) استفاده از آنزیم به صورت دو روز در میان 4) عدم استفاده از آنزیم در یک هفته ی آخر پرورش 5) عدم استفاده از آنزیم در دو هفته ی آخر پرورش و 6) استفاده از آنزیم به صورت مستمر و روزانه. کلیه-ی تیمارهای آزمایشی دارای میزان انرژی یکسان بودند. نتایج نشان داد بیشترین افزایش وزن مربوط به تیمار 3 و بهترین ضریب تبدیل غذایی مربوط به تیمار 6 بود (05/0P<). همچنین بالاترین درصد رطوبت بستر مربوط به تیمار 1 و 5 بود (05/0P<). درصد تلفات و خصوصیات لاشه تحت تاثیر جیره های مختلف آزمایشی قرار نگرفت. در نهایت، نتایج نشان داد بین تیمارهای 1، 2 و 3 تفاوت معنی داری از نظر عملکرد جوجه ها وجود نداشت. با توجه به اینکه مصرف آنزیم به صورت غیر مستمر می تواند در طول یک دوره ی پرورش نقش مهمی در کاهش هزینه ی دان مصرفی داشته باشد، کاربرد این روش ها می تواند باعث کاهش هزینه دان و در نتیجه کاهش خروج ارز از کشور شود.

    کلیدواژگان: مولتی آنزیم، عملکرد، صفات لاشه، جوجه گوشتی
  • مهنوش عسکری منش، جمال فیاضی، محمدتقی بیگی نصیری، هدایت الله روشنفکر، محمود نظری، آذر راشدی ده صحرایی صفحه 21

    هدف از انجام این مطالعه، برآورد اجزای (کو)واریانس و فراسنجه های ژنتیکی و محیطی صفات وزن بدن در سنین مختلف، در گاو نجدی با استفاده از روش آماری بیزی مبتنی بر نمونه گیری گیبس بود. برای برآورد اجزای (کو)واریانس و پارامترهای ژنتیکی، از رکوردهای جمع آوری شده توسط ایستگاه اصلاح نژاد گاو نجدی، واقع در شهرستان شوشتر طی سال های 1370 تا 1389، استفاده گردید. صفات مورد مطالعه در این پژوهش، وزن بدن در سنین مختلف (اوزان تولد، شیرگیری، شش ماهگی، یک سالگی و وزن 18ماهگی) بودند. اثرات عوامل محیطی سال تولد، فصل تولد، جنس گوساله و سن مادر هنگام زایش، روی صفات وزن تولد و شیرگیری معنی دار بودند (05/0> P). وزن های شش ماهگی، یک سالگی و 18 ماهگی نیز بطور معنی داری تحت تاثیر عوامل اثرات ثابت سال و فصل تولد و جنس گوساله بود (05/0> P). مدل مناسب به دست آمده بر اساس میزان واریانس باقی مانده، برای صفات اوزان تولد، شیرگیری و شش ماهگی، مدل 2 بود که شامل اثرات ژنتیکی افزایشی مستقیم دام و اثرات محیطی دائمی مادری بود. بهترین مدل برای وزن یک سالگی و 18ماهگی مدل 1 بود که شامل اثرات ژنتیکی افزایشی مستقیم دام می باشد. مقادیر وراثت پذیری مستقیم حاصل از نتایج مدل مناسب، برای وزن های تولد، شیرگیری، شش ماهگی، یک سالگی و 18ماهگی به ترتیب برابر، 45/0، 17/0، 10/0، 18/0 و 13/0 برآورد شد. برآوردهای پایین وراثت پذیری در این بررسی (به غیر از صفت وزن تولد)، می تواند ناشی از بالا بودن واریانس محیطی باشد. بنابراین از طریق انتخاب فنوتیپی امکان بهبود این صفات کم و پیشرفت ژنتیکی حاصل، زیاد نخواهد بود. در نتیجه، مدیریت خوب و بهبود شرایط محیطی می توانند نقش مهمی در تغییر عملکرد این صفات داشته باشند.

    کلیدواژگان: پارامترهای ژنتیکی، صفات رشد، نمونه گیری گیبس، گاو نجدی
  • کامبیز قوطوری، فرید مسلمی پور، آشور محمد قره باش صفحه 33

    این آزمایش به منظور تعیین اثرات دمای آب آشامیدنی و افزودن مکمل کربنات پتاسیم در جیره بر مصرف خوراک، عملکرد رشد، دمای رکتوم، ضربان قلب، نرخ تنفس و فراسنجه های خون گاوهای شیری طی تنش گرمایی انجام شد. در این تحقیق از 16 راس گاو هلشتاین (میانگین وزن 12±580 کیلوگرم) در قالب طرح چرخشی متوازن با چهار تیمار با آرایش آزمایش فاکتوریل 2×2 در چهار دوره چهار هفته ای (سه هفته برای اعمال تیمار با فواصل یک هفته ای) استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل دو سطح دمای آب، خنک و معمولی (12 و 25 درجه سانتیگراد) و دو سطح کربنات پتاسیم در جیره (صفر و 96/0 درصد ماده خشک) بود. آزمایش در تابستان به ترتیب با بیشینه و کمینه دمای محیط 42 و 25 درجه سانتیگراد و با میانگین شاخص دما-رطوبت 5/85 در کل دوره انجام گرفت. مصرف خوراک گاوها به صورت روزانه اندازه گیری شد. در پایان هر دوره، نمونه خون از سیاهرگ دم جمع آوری گردید. دمای رکتوم، ضربان قلب و نرخ تنفس سه بار در هر دوره اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که دمای آب آشامیدنی و افزودن مکمل کربنات پتاسیم در جیره تاثیر معنی دار بر افزایش وزن روزانه، تولید و ترکیبات شیر، دمای رکتوم، ضربان قلب و غلظت نیتروژن اوره ای و اجسام کتونی خون گاوهای شیری در کل دوره تحقیق نداشت، ولی اثر دمای آب آشامیدنی بر مصرف خوراک معنی دار بود به طوری که با استفاده از آب با دمای معمولی (°C25) مصرف خوراک افزایش یافت (05/0>P). اثر افزودن مکمل پتاسیم به جیره بر نرخ تنفس گاوها معنی دار بود و استفاده از آن در جیره باعث کاهش نرخ تنفس شد (05/0>P). در مجموع نتایج نشان داد که دمای آب آشامیدنی تاثیری بر شاخص های فیزیولوژیک مورد مطالعه نداشت، ولی آب معمولی باعث افزایش مصرف خوراک شد. افزودن مکمل پتاسیم تاثیری بر شاخص های مورد مطالعه نداشت ولی نرخ تنفس را کاهش داد. نتایج این تحقیق، خنک کردن آب آشامیدنی گاوها و افزودن مکمل پتاسیم به جیره آنها در شرایط تنش حرارتی را توصیه نمی کند.

    کلیدواژگان: دمای آب آشامیدنی، پتاسیم، تنش گرمایی، عملکرد، گاو شیرده
  • مونا گل شیخی، همایون فرهنگ فر، محمدباقر منتظر تربتی، مهشید محمدپناه، حسین نعیمی پور صفحه 43

    در این پژوهش، به منظور برآورد پارامترهای ژنتیکی صفت تولید شیر در ماده گاوهای هلشتاین حاصل از اسپرم های وارداتی از آمریکا، از تعداد 76504 رکورد روز آزمون سه بار دوشش در 189 گله که طی سال های 1380 تا 1391 زایش داشتند، استفاده گردید. رکوردهای شیر روز آزمون با استفاده از یک مدل تابعیت تصادفی، تجزیه و تحلیل ژنتیکی شدند. در مدل مزبور، اثر ثابت گروه همزمان گله – سال - فصل زایش، متغیرهای کمکی سن حیوان هنگام رکوردگیری و درصد ژن هلشتاین قرار داده شدند. اثرات تصادفی ژنتیکی افزایشی و محیط دائمی گاوها برای شکل منحنی تولید در طول دوره شیردهی، توسط چندجمله ای های متعامد لژاندر با توان سوم برازش شدند. نتایج نشان داد میانگین وراثت پذیری برای نیمه دوم دوره شیردهی از نیمه اول آن بیشتر بود. کمترین وراثت پذیری در ماه دوم (047/0) و بیشترین مقدار آن در ماه دهم (150/0) بدست آمد. افزایش تدریجی واریانس ژنتیکی طی دوره شیردهی و بالا بودن واریانس باقی مانده در اوایل دوره شیردهی از عوامل اصلی تغییرات وراثت پذیری در روز آزمون های مختلف بود. مقادیر بالای بدست آمده برای تکرارپذیری شیر روز آزمون، نشان دهنده آن است که با اطمینان زیادی می توان گاوها را بر اساس رکوردهای قبلی آن ها، برای دوره های بعدی شیردهی انتخاب نمود.

    کلیدواژگان: شیر روز آزمون، وراثت پذیری، گاو هلشتاین، اسپرم وارداتی
  • مهدی گنج خانلو، صادق هاشمی، مهدی دهقان بنادکی، ابوالفضل زالی، حمید کهرام صفحه 57

    این آزمایش برای بررسی اثر تغذیه منابع مختلف چربی (پروفایل اسید چرب) در دوره آماده به زایش بر روی عملکرد تولیدی و ترکیبات شیرو فراسنجه های خونی در گاوهای شیرده هلشتاین انجام شد. 15 راس گاو آبستن هلشتاین که حدود 30 روز به زایش آن ها باقی مانده بود انتخاب و در سه گروه 5 راسی به صورت تصادفی توزیع شدند و با 3 جیره ی غذایی که از لحاظ مقدار پروتئین یکسان ولی از لحاظ منبع انرژی متفاوت بودند، در دوره آماده به زایش تغذیه گردیدند. جیره ی اول جیره بدون مکمل چربی (1)، جیره ی دوم همراه با مکمل پودر چربی (اسیدهای چرب اشباع) (2) و جیره ی سوم همراه با دانه ی سویای حرارت داده شده (اسیدهای چرب غیر اشباع) (3) بود. بعد زایش همه گاوها از یک جیره یکسان تغذیه شدند. برای بررسی عملکرد گاوها، تولید و ترکیبات شیر، ماده خشک مصرفی، نمره بدنی گاوها اندازه گیری گردیدند. همچنین نمونه خون در روزهای 21-،14-، 7-، 1، 7، 14 و 21 مربوط به زایش گرفته شد. ماده خشک مصرفی و نمره بدنی تحت تاثیر مکمل چربی قرار نگرفتند. گاوهای که ازجیره های همراه با مکمل چربی تغذیه شده بودند در مقایسه با گروه شاهد؛ تولید شیر، مقدار پروتئین، مقدار شیر تصحیح شده بر اساس چربی 5/3 و 4 درصد، مقدار چربی، لاکتوز و پروتئین تولیدی بالاتری داشتند. اما، درصد پروتئین و درصد لاکتوز شیر در گروه شاهد نسبت به دو گروه دیگر به طور معنی داری بالاتر بود. غلظت گلوکز و کلسترول پلاسما در روز زایش و کلسترول در بعد زایش در گروه 3 نسبت به گروه 2 بالاتر بود. همچنین در بعد زایش غلظت گلوکز در گروه یک نسبت به گروه دو به طور معنی داری بالاتر بود. نتایج نشان می دهند که مکمل سازی پودر چربی محافظت شده و دانه سویای حرارت داده شده در جیره گاوهای شیری در دوره آماده به زایش سبب افزایش تولید شیر می شوند، علاوه بر این، گاوهای تغذیه شده از جیره همراه با دانه سویای حرارت داده از وضعیت متابولیکی بهتری برخوردار بودند.

    کلیدواژگان: اسیدهای چرب، تولید و ترکیبات شیر، دوره آماده به زایش، سویای حرارت داده شده
  • محمد یازرلو، سیدداود شریفی، فرید شریعتمداری، عبدالرضا صالحی صفحه 71

    به منظور تعیین سطوح مطلوب لیزین در جیره دوره رشد بلدرچین ژاپنی، از تعداد 360 قطعه بلدرچین ژاپنی یک روزه در یک آزمایش فاکتوریل 2×6، [دو سطح انرژی قابل سوخت و ساز (2850 و 2950 کیلوکالری در کیلوگرم) و شش سطح لیزین (1/1، 2/1، 3/1، 4/1، 5/1 و 6/1 درصد)] در قالب یک طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار و 10 پرنده در هر تکرار استفاده شد. مصرف خوراک و افزایش وزن به طور هفتگی اندازه گیری و ضریب تبدیل خوراک محاسبه و سطح مطلوب لیزین با استفاده از روش رگرسیون خط شکسته برآورد شد. نتایج نشان داد که با افزایش لیزین جیره، میزان افزایش وزن روزانه، ضریب تبدیل خوراک، در هر دو دوره سنی بهبود یافت (05/0>P). سطح مطلوب لیزین برای بهترین افزایش وزن روزانه در دوره های سنی 21-1 و 35-22 روزگی، به ترتیب در پرندگان تغذیه شده با جیره حاوی 2850 کیلو کالری در کیلوگرم انرژی قابل سوخت و ساز، 39/1 و 40/1 درصد و برای پرندگان تغذیه شده با جیره حاوی 2950 کیلوکالری در کیلوگرم انرژی قابل سوخت و ساز، 34/1 و 35/1 درصد برآورد شد. نتایج این آزمایش نشان داد بهترین سرعت رشد و بازده غذایی در بلدرچین های ژاپنی در حال رشد، با تغذیه جیره های حاوی 2850 کیلو کالری در کیلوگرم انرژی قابل سوخت و ساز، 26 درصد پروتئین برای دوره های سنی 21-1 و 35-22 روزگی به ترتیب با 39/1 و 40/1درصد لیزین جیره حاصل می شود.

    کلیدواژگان: انرژی، بلدرچین ژاپنی، لیزین، رگرسیون خط شکسته
|
  • Y. Badakhshan* Page 1
    In this experiment, blood sample was weekly taken from 20 ewes from 17th week of pregnancy. Parameters such as ß- hydroxybutyrate (BHB), glucose, urea, non-esterified fatty acids (NEFA), triglyceride, cholesterol, ALT and AST were measured. After parturition, based on signs and symptoms, ewes were divided into two groups (healthy and pregnancy toxaemia ewe). For ALT, AST and cholesterol there was no significant difference between two groups. The amount of ß- hydroxybutyrate, glucose, urea, non-esterified fatty acids showed significant difference between the groups (P<0.0001). Urea and triglyceride concentration showed an increase and decrease, respectively in pregnancy toxaemia ewes two weeks prepartum. BHB andNEFA values in pregnancy toxaemia ewes were high at 19-20th week of pregnancy and decline two weeks prepartum. In conclusion, pregnancy toxaemia ewes for one month prepartum and two weeks prepartum had high lipolysis (high blood NEFA value) and gluconeogenesis (high blood urea value), respectively for providing the required energy.
    Keywords: Sheep, Late pregnancy, Pregnancy toxaemia, Metabolism, Blood metabolites
  • S. Parhizkar, A. Kamyab, S.R. Miraei, Ashtiani Page 11

    The purpose of this study was to compare the different ways of using enzyme in diet on performance, carcass characteristics, overall mortality and litter moisture in broilers. This experiment was carried out on a of 750 total unsexed broiler chickens of the Ross 308 distributed in six experimental treatments. A completely randomized design with five replicates (25 broiler chicks in each replicate) was utilised. Experimental treatments were 1- control diet based on corn-soybean, without multiple enzyme and five treatments based on wheat-barley and different in ways of using multiple enzyme (2- wheat-barley based diet plus enzyme continues 3- enzyme added every other day 4- enzyme added every two days 5- as 2 but enzyme added up to 42 days of age 6- as 2 but enzyme added up to 35 days of age). All dietary treatments were iso-energetic, containing 2900 kcal/kg. The results indicated that birds fed with treatment 3 had greater weight gain while the best feed conversion ratio was observed in treatment 6 (P<0.05). Likewise, birds which received treatments 1 and 5 had higher litter moisture (P<0.05). There were no significant differences among the treatments in terms of overall mortality and carcass characteristics. Finally, the results indicated that there were no significant differences between treatments 1, 2 and 3 in terms of broiler performance. Given the fact that discontinuous use of enzyme could radically reduce feed costs, this method could also potentially be effective in reduction of costs of imports.

    Keywords: Multiple enzymes, Performance, Carcass characteristics, Broiler chicken
  • M. Askari Manesh, J. Fayazi, M. T. Beigi Nassiri, H. Roshanfekr, M. Nazari, A. Rashedi Dehsahraei* Page 21

    The aim of this study was to estimate (co)variance components and genetic parameters for body weights at different ages of Najdi cow using Gibbs sampling of Bayesian approach. For estimating (co variance components and genetic parameters, the records collected over 21 years (1990-2010) in Najdi cattle breeding station (Shushtar city) was used. The traits were body weights in different age (birth weight, weaning weight, weight at age six months (W6), yearling weight and weight at age 18 months (W18). Environmental factors such as birth year, birth season, sex and age of mother had significant effects on birth and weaning weights (P<0.05). W6, yearling, W18 were significantly influenced by birth year, birth season and sex (P<0.05). The best model obtained for birth weight, weaning weight, and W6 was model 2 in which direct additive genetic effect of animal and maternal permanent environmental effects were taken into account. The best model for yearling and W18 was model 1 in which only direct additive genetic effect of animal was included. Direct heritability for birth weight, weaning weight, W6, yearling weight W18 were 0.45, 0.17, 0.10, 0.18 and 0.13, respectively. Low heritability detected in this study (except the birth weight) is due tohigh environmental variance. Therefore, the possibility of improving these traits through phenotypic selection is low by and the genetic progress achieved will not be high. In conclusion, good management beside improved environment quality can change the performance of the traits.

    Keywords: Genetic parameters, Growth traits, Gibbs sampling, Najdi Cow
  • K. Ghotouri, F. Moslemipur*, A.M. Gharabash Page 33

    This study was performed to evaluate the effects of water temperature and adding potassium carbonate supplement on growth performance, milk yield and composition, rectal temperature, respiratory rate, heart rate and some blood biochemicals of lactating cows during heat stress. Sixteen multiparous lactating Holstein cows (580±12 kg) were used in a change-over design with four treatments arranged in a 2×2 factorial experiment in 4 four-week periods (three weeks for treating followed by a week as gap). The treatments were two levels of drinking water temperature (chilled: 12°C and normal: 25°C), and two levels of potassium carbonate addition (0 and 0.96% of DM). Duration of the study was July to September with maximum and minimum ambient temperatures as 42 and 25 °C, respectively and overall temperature-humidity index value by 85.5. Feed intake of cows was measured daily. Blood samples were collected via tail vein at the final day of the periods. Rectal temperature, respiratory rate and heart rate were measured three times a period. Results showed that water temperature and potassium carbonate supplementation to diet had no significant effects on average daily gain, milk yield and composition, rectal temperature, respiratory rate, heart rate, blood urea nitrogen and ketene bodies levels of dairy cows during the experiment, but water temperature affected on feed intake where normal water caused an increase in feed intake of cows (P<0.05). Adding potassium supplement to diet had no significant effects on mentioned parameters but it decreased the respiration rate of cows (P<0.05). Generally, results showed that drinking water temperature did not affect on the physiological parameters but normal water can increase feed intake. Adding potassium supplement to diet only affected on the respiration rate of cows. The results of the study do not recommend the chilling of drinking water or adding potassium supplement to the diet of dairy cows under heat stress.

    Keywords: Drinking water temperature, Potassium, Heat stress, Performance, Lactating cow
  • M. Golsheykhi, H. Farhangfar*, M.B. Montazer Torbati, M. Mohammadpanah, H. Naeemipour Page 43

    In this research, to estimate genetic parameters for the trait of milk production in Holstein cows resulted from American sperms, a total of 76,504 monthly test day milk records (three times a day milking) in 189 herd and calving from 2001 to 2012 were used. Test day milk records were genetically analysed by a random regression model. In the model, fixed effect of herd-year-season of calving (contemporary group), and covariables of age at recording and Holstein gene percentage were included. Orthogonal Legendre polynomials with third order were implemented to take account of genetic and environmental aspects of milk production over the course of the lactation. The results revealed that the average heritability for the second half of lactation period was higher than that of the first half. The heritability value for the second month was lowest (0.047) and for the tenth month of the lactation was highest (0.150). Gradual increase of genetic variation over the lactation and high residual variance in early months of the lactation were main factors affecting the heritability. High values for the repeatability of test day milk indicate that high accuracy could be expected as a cow is selected for later lactation based on her earlier records.

    Keywords: Test day milk yield, Heritability, Holstein cow, Imported sperm
  • M. Ganjkhanlou*, S. Hashemi, M. Dehghan Banadaky, A. Zali, H. Kohram Page 57

    This study was carried out to determine the effect of different fatty acids (fatty acid profile) in close – up period on production performance, milk composition and blood parameters of lactating dairy cows. In this study, 15 Holstein cows were selected by the expected date of parturition (around 30 days before calving) and were randomly assigned in three groups with five cows. Three iso-nitrogenous diets differing in energy contents were fed in close up period. Experimental treatments were 1) control (without fat), 2) rumenprotected fat (RF) (saturated fatty acids) and 3) Roasted Soybean (RS) (unsaturated fatty acids). After calving, all cows were fed with similar diets. Cows’ performance, daily milk production, milk composition, dry matter intake, body condition score were recorded. Also blood samples were collected at 7 day intervals in -21, -14, -7, 1, 7, 14, 21 periods of calving. Dry matter intake and body condition score were not affected by fat supplementation. Corrected milk yield based on 3.5 and 4 percentage of fat and milk production, fat, lactose and protein production in cows that were fed fat diet were higher than control cows. But, the percentage of protein and lactose milk in the control group was higher than other groups. Glucose and cholesterol concentration in day of calving and cholesterol concentrate after calving in RS group was higher than RF group. Also glucose concentrate after calving in the control group was higher than RF group. The results indicate that rumen-protected fat and roasted soybean can be supplemented to dairy cows diet to increase milk production, Moreover, roasted soybean supplementation improve metabolic condition in dairy cows.

    Keywords: Fatty acids, Milk components, production, Close, up period, Roasted soybean
  • M. Yazarloo, S.D. Sharifi*, F. Shariatmadari, A. Salehi Page 71

    This study was conducted to determine the optimal level of lysine in grower diet of Japanese quail by using 360 day old quail chicks in a 2×6 factorial arrangement [two levels of metabolisable energy 2850, and 2950 Kcal/kg) and six levels of lysine (1.1, 1.2, 1.3, 1.4, 1.5, and 1.6%)] in completely randomized design with three replicates and 10 birds per each. Feed intake and body weight were measured weekly and feed conversion ratiowas calculated. The optimum level of dietary lysine was assessed using spline regression. The results showed that daily weight gain and feed conversion ratio were improved by increasing the dietary lysine (P<0.05). The optimum level of lysine for the best daily weight gain during 1-21 and 22-35 days of age were estimated 1.39 and 1.40 for the birds fed on diet containing 2850 Kcal/kg metabolisable energy and 1.34 and 1.35 for the birds fed on diet containing 2950 Kcal/kg metabolisable energy, respectively. According to the results of this study, the best growth rate and feed efficiency in Japanese quail could be obtained by feeding diets containing 2850 Kcal/kg energy, 26% protein and 1.39% and 1.40% lysine for 1-22 and 22-35 days of age, respectively.

    Keywords: Energy, Japanese quail, Lysine, Spline regression